.jpg)
سال اوستایی شمسی است و از ۳۶۵ روز تشکیل میشود. هر سال دوازده ماه داردو هر
ماه درست سی روز.
این سی روز دارای سی نام مشخص و و یژه میباشد که هر روز به نامی خوانده
میشود.نامها از آن امشاسپندان و ایزدان است اما پنج روز باقی میماند. این پنج روز پس از
آخرین روز از ماه اسفند یعنی روز سیصد و شصتم قرار دارد که پنجه دزدیده،خمسه مسترقه
یا اندرگاه،اندرگاهان خوانده میشود و هر روزی را نامی و یژه است.
این پنج نام از پنج بخش گاتها یا سرودهای زرتشت برگزیده شده است.
همچنین دوازده ماه اوستایی نیز دارای دوازده نام است منتخب از نامهای امشاسپندان و
ایزدان که با دوازده نام از سی اسم روزها مشترک است .
نام اول هر ماه، به نام خداوند اهورامزدا منتسب میشود.از روز دوم تا هفتم به ترتیب نام
شش امشاسپند یا مهین ایزدان زرتشتی است که به ترتیب عبارتنداز:
بهمن،اردیبهشت،شهریور،سپندارمذ،خرداد و امرداد. روزهای همنام با دوازده ماه و جشنهای
ماهانه نامهای دوازدهگانه ماهها با دوازده نام از اسامی روزها مشترک هستند.
در مثل فروردین نخستین ماه سال و آغاز بهار است در حالی که روز نوزدهم هر ماه نیر
فروردین نامیده میشود یا اردیبهشت دومین ماه و سومین روز ماه نیز به شمار میرفته است.
بدین شیوه هرگاه نام روز و ماهی موافق می افتاد، آنروز را جشن میگرفتند و از این رهگذر
دوازده جشن در سال که بهتر است آنها را جشنهای ماهانه بنامیم، پدید میآمد. این جشنها
درجدول زیر نمایان است:
نام ماه
تاریخ روزی که با نام ماه همنام است
نام جشن
۱
فروردین
روزنوزدهم،روز فروردین
جشن فروردگان
۲
اردیبهشت
روزسوم، روز اردیبهشت
جشن اردیبهشتگان
۳
خرداد
روز ششم،روزخرداد
جشن خردادگان
۴
تیر
روزسیزدهم،روز تیر
جشن تیرگان
۵
امرداد
روز هفتم،روزامرداد
جشن امردادگان
۶
شهریور
روزچهارم،روز شهریور
جشن شهریورگان
۷
مهر
روزشانزدهم،روزمهر
جشن مهرگان
۸
آبان
روز دهم،روز آبان
جشن آبانگان
۹
آذر
روز نهم،روز آذر
جشن آذرگان
۱۰
دی
روز یکم،روز هرمزد
خرم روز
۱۱
بهمن
روز دوم،بهمن
جشن بهمنگان
۱۲
سپندارمذ
روز پنجم،سپندارمذ
جشن اسفندگان
اینها جشنهای دوازدهگانه سال میباشد که در روزگار ساسانیان پیش از آن با آداب و
تشریفاتی فراوان برگزار میشد.
جشنهایی که امروزه زرتشتیان یزد برگزار میکنند همان جشنهای ایران باستان است.
زرتشتیان در هر ماه هنگامی که نام روز و ماه با هم یکی میشد، جشن برگزار میکردند و آن
جشن را به نام همان ماه مینامیدند .
این جشنها عبارت بودند از:
فروردینگاه،اردی بهشت گاه،خوردادگان،تیرگان،امردادگان
شهریورگان،مهرگان،آبانگان،آذرگان،دی گان،بهمنگان و اسفندگان.
از این میان جشن نوروزگان (فروردین گاه) و جشنهای مهرگان و سده از همه مهمتراست.
جشن نوروز
زرتشتیان در شب قبل از نوروز،زمانی که تاریکی آخرین شب سال رنگ می بازد،بر بام خانه
های خود آتش می افروزند و فردای آن روز با گستردن سفره هفت سین و چیدن خوراکی
هایی که از قبل آماده کرده اند،جشن نوروز را آغاز میکنند.
جشن مهرگان
می گویند جشن مهرگان به مناسبت پیروزی ایرانیان بر (ضحاک) ستمگر به رهبری کاوه آهنگر
بر پاشد. ایرانیان به شکرانه این پیروزی که در روز «مهر» (دهم) ماه مهر روی داد،جشنی
بزرگ بر پا کردند.
این جشن شش روز به طول می انجامد، در برخی از روستاها جشن مهرگان با ساز و
شادمانی نیز همراه است و در روز پنجم جشن،گروهی ازجوانان در محل آدر یان یا سرچشمه
قنات جمع شده و به شادمانی می پردازند.
جشن زایش اشو زرتشت
ششمین روز فروردین که بنا به نظر بسیاری محققان و مو بدان زرتشتی،سالروز تولد زرتشت
اسپنتمان است،به نوروز بزرگ معروف است.
دراین روز زرتشیان در آتشكدههای هر شهر گردهم می آیند،به سخنرانی های مذهبی گوش
میدهند،اوستا ميخوانند و تولد پيامبرشان را جشن میگيرند.آب پاشیدن به همدیگر،دود کردن
اسپندو پخش کردن سنجدو آو یشن نیز از دیگرمراسمهای این جشن است.
گاتهاخوانی،دف زنی و سخنرانی در مورد تاريخچه نوروز و جشن زايش زرتشت از جمله
برنامههای اين مراسم میباشد.
حضور در نيايشگاه شاور اهرام ايزد و ساير نيايشگاهها و مكانهای مقدس دينی در صبح روز
ششم فروردين ازديگر آيينهای بزرگداشت زايش زرتشت است،كه در همه شهرهای
زرتشتی نشين برگزار میشود.
جشن ارديبهشتگان
جشن ارديبهشتگان كه يكی از جشن های بزرگ دينی زرتشتيان است،با برابری روز و ماه
ارديبهشت،يعنی دوم اريبهشت ماه تقويم فصلی هماهنگ است.
اين روز بزرگ يادآور فروزهء اهورايی ارديبهشت يا اشه و هيشته و ويژگيهای آن يعنی بهترين
راستی و پاكی میباشد.
ارديبهشت،دومين امشاسپند،دارای انگاره ای مادی است به نام آتش يا آذر،فروغی خدا داده
كه گرمی بخش و فروزان و پاك كننده و در يك كلام زندگی بخش است و پرتوهای نورانی آن
هستی را از نيستی جدا میگرداند و راست را از دروغ باز ميشناساند.
پس بجاست كه آتش را نموداری از آن داده بزرگ بدانيم.
بهترين راستی برترين نعمتی است كه دست يابی به آن يعني پيروزی بزرگ و اين پيروزی
شايسته جشنی است بس بزرگتر با نام جشن اردی بهشتگان يا جشن اخلاق.
جشن تيرگان
اين جشن ميان زرتشتيان دوره ای ده روزه داشت و از تير روز از تيرماه،روز سيزدهم شروع و
به باد ايزد يعنی روز بيست و دوم پايان می گرفت.
زرتشتيان تيرگان را “ تير و جشن” مينامند و برايش اهميت فراوانی قايل اند.
لباس و پوشاك نو می پوشند و نقل و شيرينی و ميوه و خوراك های سنتی و ويژه می پزند
پيش از اين روز خانه را خوب پاكيزه نموده و بامدادان شست و شو میكنند و خواندن دو نيايش
“ خورشيد نيايش ” و “ مهرنيايش ” از اوستا را بسيار نيكو میدانند،
شايد “ تير و جشن ” يكی از شادترين جشنهای كهن ايرانی بوده باشد. در اين جشن بيش از
همه بچه ها بهره می بردند با تارهای نخی و رنگينی كه به مچ دست می بستند در كوچه ها و
خانه ها و بامها می دو يدند،ترانه می خواندند و كنار نهرها و جوی ها و تالاب ها به هم آب می
پاشيدند و يا به آب می پريدند.
جشن امردادگان
سوم مرداد:
واژه اوستايی امرداد،(امرتاته) است که به معنی بی مرگی است و اگر الف آن را که پیشوند
نفی است از قلم بیندازیم معنی آن عوض شده و فرشته بی مرگی و جاودانگی به دیو
نیستی و مرگ تغییر شکل میدهد.
زیرا همانطور که امرداد به معنای بی مرگی است مرداد معنی مرگ می دهد.
بنابراین شایسته است که این کلمه را امرداد بخوانیم،و چون امرداد فرشته جاودانگی و
بی مرگی می باشد، در عالم جسمانی نگهبانی گیاهان و رو ییدنیها و آبادانی و افزایش دار و
درخت با اوست. نیاکان ما در این روز به باغها و مزارع خرم و دلنشین میرفتند و پس ازنیایش به
درگاه اهورامزدا طی مراسمی این جشن را باشادی و سرور در هوای پاک و در دامن طبیعت
برگزار میکردند .
جشن شهریورگان
شهریور روز از شهریور ماه یا چهارمین روز این ماه، برابر است با جشن شهریورگان که از
آیینها و مراسم وابسته به آن هیچگونه آگاهی در دست نیست.
برگزار نشدن آیینهای جشن شهریورگان توسط ایرانیان در زمانی طولانی، موجب شده است
تا همه جزئیات آن به فراموشی سپرده شود و حتی در متون کهن نیز آگاهیهای چندانی در
باره آن فرا دست نیاید .
نام شهریور در متون اوستایی به گونه«خشتره و ئیرید» آمده که به معنای تقریبی
«شهر و شهریاری(شهرداری) آرمانی و شایسته» است.
چنین مینمایدکه این اندیشه و آرمان،خاستگاه نظر یههای افلاطون و فارابی در زمینه
«آرمانشهر» یا «مدینه فاضله» بوده باشد.
نام شهریور چندبار به همین معنا در «گاتها»ی زرتشت نیز آمده است و بعدها در اوستای نو،
او را به گونهای تشخص یافته به پیکر یکی از امشاسپندان در میآورند.
جشن آبانگان
آبان به معنای آب و هنگام آب است و یکی از عناصر پاک کننده نزد زرتشتیان است.
درباره پیدایش جشن آبانگان روایت است که در پی جنگ های طولانی بین ایران و توران،
افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریزها و نهرها را ویران کنند. پس از پایان جنگ پسر تهماسب
که زو نام داشت دستور داد تا کاریزها و نهرها را لایروبی کنند و پس از لایروبی آب در کاریزها
روان گردید.
ایرانیان جاری شدن آب را جشن گرفتند.در روایت دیگری آمده است که پس از هشت سال
خشکسالی در ماه آبان باران آغاز به باریدن نمود و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.
زرتشتیان در این روز همانند سایر جشنها به آدر یانها میروند و پس از آن به کنار جوی ها و
نهرها رفته با خواندن اوستای آب زور (بخشی از اوستا) که توسط موبد خوانده
میشود،اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را می نمایند و پس
از آن به شادی می پردازند.
جشن آذرگان
سوم آذر ماه،آذر به چم بمعنی آتش است.
و یکی دیگر از چهار آخشیج (پاک کننده) نزد زرتشتیان میباشد. از آنجا که آتش بهترین و سریع
ترین غنصر پاک کننده و گرما است از زمان های قدیم مورد احترام بوده است.
زرتشتیان در جشن آذرگان مانند سایر جشنها با لباس آراسته و تمیز به آدریانها می روند و
با خواندن آتش نیایش (بخشی از اوستا) اهورامزدا را سپاس گفته و پس از نیایش به شادی
می پردازند.
جشن دیگان
دی یا دتوشو به معنی دادار و آفریدگار است و در نامه های اوستایی اغلب به جای واژه
اهورامزدا به کار رفته است.
اگر به نام سی روز ماه توجه کنید،مشاهده مینماییدکه روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و
سوم هر ماه به نام دی نامگذاری شده و برای تمیز آنها از یکدیگر هر یک به نام روز بعدش
خوانده شده است و اورمزد که آن هم نام خداوند میباشد.بدین گونه:اورمزد،دی بآذر، دی بمهر
و دی بدین. بنابراین در ماه دی چهار روز به نام خدا نامیده شده و در ماه دی چهار بار جشن
دیگان برگزار میشود.
جشن شب يلدا
جشن شب یلدا جشنی ا ست که از هفت هزار سال پیش تا کنون در ميان ایرانيان برگزار
میشود هفت هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاهشماری دست پیداکردند و دریافتند که
نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.در این جستار از سخنرانی دکتر جنیدی و
دکتر کزاری برداشت هایی شده:جشن شب یلدا،همانندجشنهایی همچون نوروز و
مهرگان،پس از تازش اسکندر،تاز یان و مغولها پا برجا مانده است و در تک تک خانه های
ایرانیان راستین با گردآمدن خانواده ها به دور هم برگزارمیشود.
فردوسی بزرگ در شاهنامه میگوید:
نباشد بهار و زمستان پدید نیارند هنگام رامش نوید.
ازاین بیت میتوان پی برد که در سرزمینهايی بجز ایران آغاز فصل ها را نمیدانستند اما ایرانیان
در آن زمان به این دانش دست پیدا کرده بودند.
در زمان تاختن تازیان به ایران گاهشماری ایرانیان که بر پایه خورشید بود،به گاهشماری بر
پایه ی ماه دیگرگون شد،اما پس از چندی خیام بروی کار آمد و این گاشماری خورشیدی را دو
باره بنیان نهاد تا باز جشنهای ما زنده باشند و ما آنها را برگزار کنیم.
سپندارمذگان
در ايران باستان،نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد،كه از بيست قرن پيش از ميلاد،روزی
موسوم به روز عشق بوده است!
اين روز "سپندار مذگان" يا "اسفندار مذگان" نام داشته است.
فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان "روز عشق" به اين صورت بوده است كه در ايران باستان
هر ماه را سی روز حساب می كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند،هريك از روزهای
ماه نيز يك نام داشتند.
سپندارمذ لقب ملی زمين است.
يعنی گستراننده،مقدس،فروتن...
زمين نماد عشق است چون با فروتنی،تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد.
زشت و زيبا را به يك چشم مينگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان ميدهد.
به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند.